ورود به بهشت از زمین کربلادر روایاتی که بر اساس منابع اهل سنت نقل شده است هفتاد هزار نفر بدون حساب از زمین کربلا وارد بهشت ميشوند. ۱ - طرح یک شبههدر برخی از روایات اهل سنت آمده است که «هفتاد هزار نفر» از زمین کربلا بدون حساب و کتاب وارد بهشت میشوند. حال شبههای مطرح شده که نمیدانیم این روایات از نظر سند صحیح است یانه. ۲ - پاسخ به شبهه در روایاتبرخی از بقاع متبرکه آثار و برکات ویژهای دارند، که با توجه به آن، بر سایر بقاع دیگر برتری دارند. از جمله سرزمینهایی که طبق روایات شیعه و اهل سنت دارای آثار و برکاتی خاصی است، زمین کربلا و بقعه شریف حضرت سیدالشهداء (علیهالسّلام) است؛ همان بقعهای که امام علی (علیهالسّلام) قبل از شهادت آن حضرت، شمهای از آثار آن را بیان کرده است. از جمله آن حضرت فرموده است، هفتاد هزار نفر بدون حساب از زمین کربلا به بهشت وارد میشوند. این روایت با سند معتبر از امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در منابع اهل سنت نقل شده است: ۲.۱ - روایت طبریروایت ابیهرثمه از حضرت علی (علیهالسّلام): طبرانی این روایت معتبر را از امام علی (علیهالسّلام) چنین نقل میکند: «حدثنا محمد بن عبد اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ حدثنا عُثْمَانُ بن ابی شَیْبَةَ ثنا ابو الاَعْمَشِ عن سَلامٍ ابی شُرَحْبِیلَ عن ابی هَرْثَمَةَ قال کنت مع عَلِیٍّ رضی اللَّهُ عنه بنهْرَیْ کَرْبَلاءَ فَمَرَّ بِشَجَرَةٍ تَحْتَهَا بَعْرُ غِزْلانٍ فَاَخَذَ منه قَبْضَةً فَشَمَّهَا ثُمَّ قال یُحْشَرُ من هذاالظَّهْرِ سَبْعُونَ اَلْفًا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ [۱]
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۱۱، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.
ابوهرثمه میگوید: من همراه حضرت علی (علیهالسّلام) در کربلا بودم، در مسیر خود به درختی رسید که در زیر آن پشکل آهوان ریخته بود. حضرت علی (علیهالسّلام) مشتی از آن را برداشت و بوئید و فرمود: در روز قیامت از این سرزمین هفتاد هزار تن محشور میشوند که همگی آنها بدون حساب به بهشت میروند.»۲.۲ - تصحیح روایت از سوی هیثمیهیثمی این روایت با همین سند آورده و در پایان تصریح میکند که رجال آن همه موثق هستند: رواه الطبرانی و رجاله ثقات. [۲]
الهیثمی، ابوالحسن نورالدین علی بن ابیبکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمعالزوائد ومنبعالفوائد، ج۹، ص۱۹۱، ناشر:دارالریان للتراث/ دارالکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.
۲.۳ - ابنابیشیبهابنابیشیبه نیز این روایت را با اندک تغییر در ابتدای سند، چنین نقل کرده است: «حدثنا ابو مُعَاوِیَةُ قال حدثنا الاَعْمَشُ عن سَلاَمٍ ابی شُرَحْبِیلَ عن ابی هرثمة قال بَعَّرَتْ شَاةٌ له فقال لِجَارِیَةٍ له یا جَرْدَاءُ لقد اَذَکَرَنِی هذا الْبَعْرُ حَدِیثًا سَمِعْته من اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَکُنْت معه بِکَرْبَلاَءَ فَمَرَّ بِشَجَرَةٍ تَحْتَهَا بَعْرُ غِزْلاَنٍ فاخذ (فاخذه) منه قَبْضَةً فَشَمَّهَا ثُمَّ قال یُحْشَرُ من هذا الظَّهْرِسَبْعُونَ اَلْفًا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ [۳]
ابنابیشیبة الکوفی، ابوبکر عبدالله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الکتاب المصنف فیالاحادیث والآثار، ج۷، ص۱۹۱، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ناشر: مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الاولی، ۱۴۰۹هـ.
گوسفند ابیهرثمه پشگل انداخت و ابوهرثمه به کنیزش گفت: ای جرداء! این مساله مرا به یاد روایتی انداخت که آنرا از امیرمؤمنان که همراه او در کربلا بودم شنیدم....»۳ - بررسی سند روایتدر مورد سند روایت چند راوی وجود دارد: ۳.۱ - ابومعاویهابومعاویه (محمد بن خازم) : وی از روات بخاری و مسلم میباشد که در بین علمای رجالی نیز توثیق شده و به چند مورد اشاره میکنیم: عجلی درباره وثاقت او گوید: «محمد بن خازم بالخاء المعجمة ابومعاویةالضریر الحمانی کوفی ثقة؛ [۴]
العجلی، ابیالحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای ۲۶۱هـ)، معرفةالثقات من رجال اهلالعلم والحدیث و من الضعفاء وذکر مذاهبهم و اخبارهم، ج۲، ص۲۳۶، تحقیق: عبدالعلیم عبدالعظیم البستوی، ناشر: مکتبة الدار - المدینةالمنورة - السعودیة، الطبعة: الاولی، ۱۴۰۵ - ۱۹۸۵م.
محمد بن خازم کوفی و ثقه است.»ابنحبان نیز او را در کتاب ثقات آورده و چنین توثیق میکند: «ابو معاویة الضریر اسمه محمد بن خازم.... وکان حافظا متقنا؛ [۵]
التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، الثقات، ج۷، ص۴۴۱، تحقیق السید شرفالدین احمد، ناشر:دارالفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه - ۱۹۷۵م.
ابومعاویه حافظ و متقن بود.»ابنحبان همچنین در مشاهیر الامصار میگوید: «ابو معاویة الضریرمحمد بن خازم.... وکان متقنا؛ [۶]
التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، مشاهیر علماء الامصار، ج۱، ص۲۷۱، تحقیق:م. فلایشهمر، ناشر:دارالکتب العلمیة بیروت، ۱۹۵۹م.
ابومعاویه متقن بود.»ابنسعد نیز درباره او گوید: «ابو معاویة الضریر واسمه محمدبن خازم مولی لبنی عمرو بن سعد بن زید مناة بن تمیم رهط سعیر بن الخمسوکان ثقة کثیر الحدیث؛ [۷]
الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای۲۳۰ه)، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۲، ناشر:دار صادر - بیروت.
او ثقه و کثیرالحدیث بود.»۳.۲ - اعمشاعمش (سلیمان بن مهران): وی از روات مسلم و بخاری و از اعلام اهل سنت بشمار میرود. ابنحجر درباره او گوید: «سلیمان بن مهران الاسدی الکاهلی ابو محمد الکوفی الاعمش ثقة حافظ عارف بالقراءات؛ [۸]
العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریبالتهذیب، ج۱ ص۲۵۴، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دار الرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.
؛ سلیمان بن مهران اسدی... ثقه و حافظ است.»ذهبی درباره او گوید: «سلیمان بن مهران الحافظ ابو محمد الکاهلی الاعمش احد الاعلام؛ [۹]
الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، ج۱ ص۴۶۴، تحقیق محمد عوامة، ناشر:دار القبلة للثقافة الاسلامیة، مؤسسة علو - جدة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۳ه - ۱۹۹۲م.
اعمش یکی از اعلام بود.»ذهبی همچنین در معرفة القراء الکبار از او، به «امام و علم» یاده کرده است: «سلیمان بن مهران الاعمش الامام العلم ابومحمد الاسدی الکاهلی؛ [۱۰]
الذهبی، محمد بن احمد بن عثمان بن قایماز ابوعبدالله، معرفة القراء الکبار علی الطبقات والاعصار، ج۱، ص۹۴، دارالنشر:مؤسسة الرسالة - بیروت - ۱۴۰۴، الطبعة:الاولی، تحقیق:بشار عواد معروف، شعیب الارناؤوط، صالح مهدی عباس
سلیمان پیشوا، پرچم ابومحمد اسدی کاهلی...»ذهبی در تذکرةالحفاظ نیز گوید: «الاعمش الحافظ الثقة شیخ الاسلام؛ [۱۱]
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، تذکرةالحفاظ، ج۱، ص۱۱۶، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی.
اعمش حافظ و ثقه و شیخالاسلام است.»عجلی در نیز او را ثقه دانسته است: «سلیمان بن مهران الاعمش یکنی ابامحمد ثقة؛ [۱۲]
العجلی، ابیالحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای ۲۶۱هـ)، معرفةالثقات من رجال اهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم و اخبارهم، ج۱، ص۴۳۲، تحقیق: عبد العلیم عبدالعظیم البستوی، ناشر: مکتبة الدار - المدینة المنورة - السعودیة، الطبعة: الاولی، ۱۴۰۵ - ۱۹۸۵م.
سلیمان ثقه است.»ابنحبان نیز او را در الثقات آورده و از نظر وی او ثقه بوده است: سلیمان بن مهران الاعمش. [۱۳]
التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، الثقات، ج۴، ص۳۰۲، تحقیق السید شرفالدین احمد، ناشر:دارالفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه - ۱۹۷۵م.
۳.۳ - سلام بن شرحبیلابنحجر درباره او گوید: «سلام بن شرحبیل ابو شرحبیل مقبول من الرابعة؛ [۱۴]
العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریبالتهذیب، ج۱، ص۲۶۱، تحقیق:محمد عوامة، ناشر:دارالرشید - سوریا، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.
سلام مقبول است.»ابن حبان نیز او را در الثقات آورده است: سلام بن شرحبیل ابوشرحبیل یروی عن سواء وحبة ابنی خالد ولهما صحبة روی عنه الاعمش. [۱۵]
التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، الثقات، ج۴، ص۳۳۲،، تحقیق السید شرفالدین احمد، ناشر:دارالفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه - ۱۹۷۵م.
۳.۴ - ابوهرثمهابوهرثمه (عبید ابوهریم) : کنیه وی در برخی از نسخهها ابوهرثم و در برخی نسخه ابوهریم آمده و نام او «عبید» است. ابنحبان او را در الثقات ذکر کرده و تصریح میکند که وی از اعمش با یک واسطه روایت نقل کرده است: عبید ابوهریم یروی عن علی روی عنه الاعمش. [۱۶]
التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، الثقات، ج۵، ص۱۳۹، تحقیق السید شرفالدین احمد، ناشر:دارالفکر، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۵ه - ۱۹۷۵م.
بخاری در تاریخالکبیر نیز همین مطلب را آورده است: عبید ابوهریم سمع علیا رضی الله عنه قوله بکربلاء قاله بن فضیل عن الاعمش فی الکوفیین. ابنابیحاتم نیز مینویسد: عبید ابو هریم کوفی سمع علیا رضی الله عنه قوله بکربلاء قاله بن فضیل عن الاعمش. ۴ - نتیجهبا توجه به بررسی سندی که انجام شد، این روایت معتبر میباشد. ۵ - پانویس۶ - منبعموسسه ولی عصر، برگرفته از مقاله «ورود به بهشت از زمین کربلا». |